انگار همه دلباخته اند!!!!
از دور سلام!
اینجا همه چیز دلتنگ تو اند.
حتی گلدان سفیدی که نمی دادیش آب!
حتی آنان که نمی شناختند تو را!
و آنان که "سلام" شان نیز، نمی دادی جواب!
اصلا این صحن و سرا به تنگ آمده اند.
آخر نمی دانم تو را، چرا از من می جویند؟!
کم کم احساس می کنم، دخیل و پنجره فولاد، حتی حاجتِ زائرا نیز دلتنگ تو اند.
شاید باور نکنی!
اما "زیارت" نیز بی تو بهانه می گیرد.
اگر غلط نکنم، گل دسته ها چشم انتظار تو به پا خاسته اند.
از چهار طرف!!
...تا آمدنت را به گنبد مژده دهند!
دیشب گنبد آقا سراغت از کفترا می گرفت!
راستی! بعد رفتنت نقاره ها خاموش شدند.
آن نگهبان! نیز مهربانتر ...!
تا بی تو نباشند، رنگ مداد رنگی هایت هم رنگ باخته اند!
انگار همه دلباخته اند!
آه...
مبهم است، مبهم...
باور نمی کردم با رفتنت تمام حرم را با خود ببری!
راستی مگر تو دلتنگ نشدی؟!
دلتنگ ایوان طلا،
سقا خونه،
پنجره فولاد رضا ...
برا رضا..
امام رضا(ع)...
امام رضا(ع)...
www.ba133.blog.ir